درست زمانی که میخواهید از داستانهایی دست بکشید که بیوقفه همان ویژگیهای دارای علامت تجاری را دوباره بستهبندی میکنند، فیلمی مانند «ترانسفورمرز وان» جاش کولی میآید. همانطور که عنوان کاملاً مطمئن آن نشان می دهد، خود را به گونه ای نشان می دهد که گویی هیچ کس تا به حال فیلمی از Transformers ساخته نشده است. این بسیار جدی است و نت هایی از طراوت و معصومیت را به پیش درآمدی می آورد که با تمام حقوق، نباید چنین چیزی را می داشت.
کولی در «داستان اسباببازی 4» موفق شد چیزهای جدیدی برای گفتن درباره شخصیتهای فرنچایز بسیار آشنا پیدا کند. او همین کار را در اینجا انجام میدهد و یک پسزمینه مفصل برای شخصیتهایی طراحی میکند که علیرغم جذابیت قابلتوجهشان، هرگز به خاطر حس غنی از تاریخ و عمق روانشناختی شناخته نشدهاند. تصور یک جهان جایگزین که در آن هیچ کس چیزی در مورد این شخصیت ها نمی داند، جالب است، چه رسد به اینکه در نهایت یک جنگ کهکشانی بین Decepticons و Autobots رخ دهد. به این ترتیب، مردم میتوانستند شوکه شوند و ببینند که شخصیتهای اصلی تبدیل به رباتهایی میشوند که در طول یک جنگ داخلی در میدان نبرد روبروی یکدیگر قرار میگیرند. این اثر احتمالاً شبیه تماشای پیش درآمدهای «جنگ ستارگان» خواهد بود، بدون اینکه بدانیم بهترین جوانه های اوبی وان کنوبی و آناکین اسکای واکر در طرف مقابل The Force قرار می گیرند.
البته، شخصیت هایی که در اینجا به آنها اشاره می شود Optimus Prime و Megatron هستند. آنها به عنوان دو فرد تنها به نام های Orion Pax (با صدای کریس همسورث) و D-16 (با صدای برایان تایری هنری) معرفی می شوند. Orion Pax و D-16 به عنوان معدنچی در Cybertron کار می کنند، سیاره ای از ربات های هوشمند که به دو طبقه اجتماعی تقسیم می شوند: آنهایی که دارای دندانه های تبدیل (یا t-cogs) هستند و آنهایی که بدون چرخ دنده هستند. آنهایی که بدون آنها اساسا بردههایی هستند که Energon را استخراج میکنند، سوخت/غذایی که رباتها را حفظ میکند. تمام این استخراجها به دلیل از دست دادن ماتریس افسانهای رهبری است. Orion Pax متقاعد می شود که اگر او و دوستش D-16 بتوانند آن را بازیابی کنند، نه تنها نیاز به کار برده را از بین می برد، بلکه به طبقه زیرین ستمدیده اجازه می دهد تا قیام کند و به چیزی غیر از شهروندان درجه دوم تبدیل شود.
چه لعنتی؟ از خواننده می پرسد. آیا جاش کولی ترانسفورمرز را در یک تمثال خم کرده است که بین فیلم شورش بردگان و استعاره ای از کار در مقابل مدیریت است؟ در واقع، بله. البته، نمیتوانید با چنین داستانی زیاده روی کنید، بدون اینکه خشم شرکت بزرگی که صورتحسابها را پرداخت میکند (در این مورد، پارامونت، که تا لحظه نگارش این مقاله، در مسیر تبدیل شدن به یک شرکت تابعه کاملاً تحت مالکیت قرار دارد، زیادهروی کنید. از غول فناوری دیوید الیسون Skydance Media). و در نهایت نشانهای از فتیشیسم سلطنتی درآمیخته میشود، تنها به این دلیل که پسران به جای نوشتن قانون اساسی و تشکیل مجلس، به دنبال یک اثر اسطورهای هستند که ابرقدرتها را اعطا کند. نه اینکه کسی به فیلمی با آن طرح علاقه داشته باشد - طرفداران ترانسفورمرز چندین دهه در داستانی با طعم اسطوره ای "یافتن مصنوعات و در آغوش گرفتن سرنوشت کیهانی خود" غوطه ور شده اند، و آنها اینجا هستند تا ببینند ربات ها بر این موضوع غلبه می کنند. به یکدیگر تبدیل میشوند و به ماشینها و هواپیماها و اینها تبدیل میشوند - و پس از یک ناوگان پر از متراکم، فیلم در نهایت به آنجا میرسد و نبردی در مقیاس بزرگ را با روح چیزی خارج از «جنگ ستارگان» یا «نگهبانان» به نمایش میگذارد. فیلم کهکشان.
اما هنوز هم دیدن این مواد با حساسیت و گرمی تقریبی جذاب است. Orion Pax و D-16 در ماموریت خود با روبات های دیگری از جمله دو ربات دفع زباله همراه می شوند. یکی B-127 (کیگان مایکل کی)، یک شخصیت کمدی ناامن دوستداشتنی است که در مورد تغییر نام خود به «باداساترون» خیالپردازی میکند، و دیگری Elita-1 (اسکارلت جوهانسون) است که عمدتاً با توانایی فوقالعاده غیرقابل انکارش تعریف میشود. (جوهانسون و کی قبلاً به این روش تایپ شده اند و احتمالاً دوباره خواهند شد). مجموعههای بزرگ همگی با حس ریتم و شوخ طبعی شکل گرفته و اجرا شدهاند که مانع از تکراری شدن فیلم یا تبدیل شدن به سرویس هواداران معمولی میشود. افراد شرور نیز وجود دارند، اما آنها اهمیت خاصی ندارند. این یک فیلم رابطه است
دلیل اصلی برای دیدن و قدردانی از فیلم - فراتر از توانایی آن در رد کردن این سوزن بین دادن چیزی جدید به طرفداران و دادن چیزی که آنها همیشه می خواهند - روشی است که این فیلم رابطه بین Orion Pax و D-16 را توسعه می دهد. در حین باز شدن داستان، احساس وزن غم انگیزی می کنید. اشارات عهد عتیق (مخصوصاً به داستان قابیل و هابیل) به قدری واقعی انجام می شود که به نظر نمی رسد کولی و همکارانش وزنی را به بار می آورند که تحمل آن به اندازه کافی قوی نیست. اما وزن دارد، زیرا می داند که چه اتفاقی باید بیفتد و از چیزهای اجتناب ناپذیر دوری نمی کند. اجرای آوازی هنری همهچیز پیش میرود، گویی او نقش شخصیتی اسطورهای از متنی باستانی را بازی میکند که میخواهد خوب باشد، اما آنقدر قوی نیست که در برابر موجو بدی که در سرش میچرخد، مقاومت کند. فیلمنامه به طور خاص کار متفکرانه ای را انجام می دهد و نشان می دهد که D-16 به طور فزاینده ای قوانین اخلاقی خود را به خطر می اندازد تا جایی که او مایل است به همان مستبدی تبدیل شود که او و رفیق سابقش از آن متنفر بودند. با رئیس جدید، مانند رئیس قدیمی، و هنوز متال آشنا شوید.
- ۰۳/۰۷/۰۱