وسواس بلاک باستر و خریدهای شرکتی در دهه گذشته یا بیشتر، بازار توزیع را به طور قابل توجهی کوچک کرده است. در حالی که صحنه فیلمهای با بودجه متوسط دهه 90 تحت سلطه توزیعکنندگانی با هویتها و مشارکتهای منحصربهفرد بود، توزیع مدرن از نظر هنری بسیار کمتر معتبر شده است یا خلاقانه هدایت میشود. A24 را وارد کنید، بهترین مرهم برای شکاف رو به رشد بین فیلمهای سودآور و فیلمهای خوب. لوح و چشم انتخابی این شرکت برای کارهای منحصر به فرد و مرزی باعث شده تا آنها شهرت درخشانی را در بین دوستداران فیلم در سراسر جهان به ارمغان بیاورند.
در حالی که استودیو عملاً تا اواسط دهه 2010 شروع به تولید فیلم نکرد، یکنواختی انتشار آنها باعث می شود بسیاری از بینندگان به اشتباه تصور کنند که A24 همه فیلم هایی را که آنها توزیع می کنند توسعه و تولید می کند. اگرچه فیلمهای بسیار بیشتری نسبت به تولید واقعی خود پخش میکند، اما قدرت شخصیت آن به این معنی است که همه پروژههایش کاملاً شبیه به یک قطعه هستند. اکنون اساساً یک ژانر برای خودش است، بسیار واضح است که A24 به بیان کدام نوع داستان علاقه دارد. این کتابها اقتباسهای کاملی برای افزودن به مجموعه A24 هستند و موضوعات، پیامها و حساسیتهای مشابهی را به اشتراک میگذارند.
10
«نزدیک استخوان» (2021)
نوشته کریستینا هنری
متی و همسرش، ویلیام، در یک کابین خلوت در بالای کوه زندگی می کنند. در زمستان، برف سنگین است و زندگی دشوار است. متی روز خود را با کارهای ضروری برای زندگی آرام آنها پر می کند: تعمیر لباس، جمع آوری هیزم، و حفظ طرف خوب شوهرش. با این حال، وقتی متی یک روباه مثله شده را در جنگل نزدیک خانه آنها پیدا می کند، کنجکاوی او برانگیخته می شود. حیوان له شده شبیه طعمه معمولی یک شکارچی معمولی نیست. متی شروع به فکر می کند که آنها آنقدرها که او فکر می کرد در قله کوه تنها نیستند.
Near the Bone با مضامینی از پارانویا و انزوا یادآور فیلم ترسناک A24 است که در شب می آید. محدوده محدود شخصیتها و تنظیمات محدود کتاب، محیطی تنها و در عین حال سینمایی را فراهم میکند که برای اقتباس در صفحه بزرگ مناسب است. خود داستان نیز سرشار از اسرار لایهای است و به تدریج جزئیات تکاندهندهای در مورد گذشته متی، ازدواج او با ویلیام و اسرار جنگلی که در آن زندگی میکنند را آشکار میکند.
9
«پاتریشیا میخواهد نوازش کند» (2022)
نوشته سامانتا آلن
برنامه رئالیتی The Catch فصل به فصل زنان تشنه شهرت را با مجردان بیحساب جفت میکند. با تنگتر شدن بودجه، چهار شرکت کننده برتر در جدیدترین فصل سریال، قسمتهای پایانی سریال را در جزیرهای کوچک و صخرهای در شمال غربی اقیانوس آرام فیلمبرداری خواهند کرد. بقیه شرکت کنندگان شامل یک ملکه زیبایی مسیحی، یک مدل نمایش خودکار، یک وبلاگ نویس مد، و یک یقه سفید حرفه ای هستند. در حالی که گروه برای روزهای طولانی فیلمبرداری، پرسشهای تهاجمی از سوی تهیهکنندگان و قرارهای اجباری با عنوان سریال آماده شدهاند، اما برای عجیب بودن جزیره یا خطری که ساکنان آن ارائه میکنند آماده نیستند.
پاتریشیا میخواهد نوازش کند، که از دیدگاههای در حال تغییر نوشته شده، وسواس رسانههای اجتماعی و تلویزیون واقعیت را با داستان سرایی طنز و پوچ خود به سیخ میکشد. مضامین رمان پیرامون روابط و حفظ ظاهر، فیلم خرچنگ یورگوس لانتیموس را تداعی میکند، فیلمی که از صدایی خشن و مفاهیم علمی-تخیلی وحشتناک برای رسیدن به قلب وسواس جامعه نسبت به روابط سنتی استفاده میکند.
یک کارگر جنسی، خود را به عنوان یک روانشناس قلابی استخدام می کند و با ارائه نخل خوانی به بهایی، قشر آسیب پذیر را شکار می کند. کلاهبرداری کوچک او زمانی گسترش می یابد که او با زنی مشکل دار و ثروتمند به نام سوزان که معتقد است خانه بزرگ ویکتوریایی اش خالی از سکنه شده است، برخورد می کند. با باور سوزان به عنوان یک نشانه آسان و آسیب پذیر، قهرمان داستان کوتاه که نامش فاش نشده به خانه او می رود تا مشاوره روانی ارائه کند. با این حال، پس از ورود و تجربه کردن خانه و ساکنان آن برای خود، ایده یک تسخیر بالقوه کمتر دور از ذهن به نظر می رسد.
نویسنده، گیلیان فلین، سهم خود را از اقتباسهای فیلم بسیار موفق داشته است و دلیل خوبی هم دارد. Gone Girl و Dark Places هر کدام اقتباسهای پرهزینهای روی صفحه نمایش دادند (که دومی توسط A24 منتشر شد)، در حالی که Sharp Objects در سریال بینظیر HBO با همین نام زنده شد. علیرغم کوتاه بودن داستان کوتاه فلین به نام The Grownup، بیش از حد کافی فتنه و رمز و راز در کار وجود دارد که بتوان یک اقتباس سینمایی تاریک و بدبینانه با درجه R را پر کرد.
7
"من که هرگز مردانی را نشناختم" (1995)
نوشته ژاکلین هارپمن
یک دختر جوان زندگی خود را به عنوان یکی از 40 زن در اسارت گذرانده است. او که در قفسی زیرزمینی زندگی میکند و توسط مردان مسلحی که هرگز صحبت نمیکنند محافظت میشود، نمیداند چرا زندانی شده یا واقعاً کیست. او به عنوان تنها فرزند گروه، تنها کسی است که هیچ خاطره یا شناختی از زندگی خود قبل از قفس یا دنیای بیرون از آن ندارد. یک روز زنگ خطر به صدا در می آید و نگهبانان فرار می کنند. زن ها فرار می کنند، اما دنیا به همان اندازه عقیم و اسرارآمیز است که از آن آمده اند.
تاریک، درون نگر و دیستوپیک، من که هرگز مردان را نشناختم، پرتره ای دردناک از انزوا از دریچه ای علمی-تخیلی است. در چهره، رمان ژاکلین هارپمن شبیه به فیلم هایی مانند اتاق یا مریخ نورد است. با این حال، نقاط طرح به خوبی فرسوده مربوط به اسارت و دیستوپیا در نتیجه نثر و دیدگاه هارپمن کاملاً منحصر به فرد و منحصر به فرد ارائه می شوند.
6
Tender is the Flesh (2017)
نوشته شده توسط آگوستینا بازتریکا
مارکوس در کشتارگاه محلی خود کار می کند. پس از اینکه ویروسی تمام گوشت حیوانات را آلوده کرد، دولت تصمیم گرفت اجازه مصرف مردم را بدهد. مارکوس به اصول کار خود پایبند است: دریافت محصول و پردازش آن مطابق با نیازهای کشتارگاه. با این حال، وقتی به مارکوس یک نمونه زنده با کیفیت بالا داده می شود تا پردازش شود، دیدگاه او نسبت به کارش به چالش کشیده می شود.
نویسنده آگوستینا بازتریکا از نقاط داستانی ترسناک و متضاد به عنوان وسیله ای برای مضامین زن ستیزی و کالایی کردن زندگی و انسانیت استفاده می کند.
تابوی نهایی جامعه به طور مکرر در رسانه ها و سینما مورد بررسی قرار می گیرد. Tender is the Flesh اثر نویسنده آرژانتینی آگوستینا بازتریکا، تابوی آدمخواری را می گیرد و آن را به افراطی ترین نسخه خود می کشاند. در این فرآیند، Bazterrica از نقاط داستانی ترسناک و متضاد به عنوان وسیله ای برای مضامین زن ستیزی و کالایی کردن زندگی و انسانیت استفاده می کند. در حالی که Tender is the Flesh به سختی جذابیت زیادی برای مردم دارد، فرضیه علمی تخیلی با مفهوم بالا و مضامین پر سر و صدا در کاتالوگ A24 که شامل مواردی مانند Ex Machina و Under the Skin است، در خانه قرار دارند.
5
"فهرست مهمان" (2020)
نوشته لوسی فولی
در یک جزیره انحصاری و منزوی در سواحل ایرلند، آماده سازی برای یک عروسی در لیست A در حال انجام است. داماد یک ستاره تلویزیونی خوش تیپ و جذاب است که یک سریال اکتشاف حیات وحش à la Bear Grylls را رهبری می کند. عروس یک ناشر مجله بسیار قوی اما فوق العاده موفق است. میهمانان متشکل از خانواده، دوستان و افراد دیگری که کمتر شناخته شده اند، با قایق به جزیره سفر می کنند و برای آخر هفته اقامت خواهند داشت. اگرچه همه چیز به طور کامل برنامه ریزی شده است، بسیاری از مهمانان با چمدان و اسرار در عروسی شرکت می کنند و قبل از پایان جشن، یک نفر در نهایت مرده می شود.
فهرست مهمان که از مجموعهای چرخشی از شخصیتهای POV گفته میشود، یک فیلم هیجانانگیز عالی برای اتاق قفل شده است. راز تاریک نویسنده بریتانیایی، لوسی فولی، محکم، آرام و شگفتانگیز، هر وعدهای را انجام میدهد و هر پایان شل را به شیوهای شگفتانگیز و پیچخورده پیوند میدهد. رمز و راز و انزوا ترکیبی رایج در کتابخانه A24 است و فیلمهایی مانند Bodies، Bodies، Bodies، The Lighthouse و Midsommar همگی با مفاهیم مشابه به روشهای منحصربهفرد اسباببازی هستند. مشترک بودن اسرار اتاق قفل شده در رسانه به این معنی است که مخاطبان برای انتخاب ضعیف هستند و احتمالاً استانداردهای بالاتر از حد متوسط برای آثار این ژانر دارند. وقتی نوبت به تفاسیر مدرن از تروپ می شود، تعداد کمی به فهرست مهمانان نزدیک می شوند.
4
"گیاهخوار" (2007)
نوشته هان کانگ
یئونگ های به طور متوسط، هرچند تنگ، زندگی می کند. علیرغم آسایش او با همسرش، افکار و رویاهای او تحت سلطه افکار مزاحم خشونت و غرغره قرار می گیرند. او در تلاشی برای جدا کردن خود از این مداخله نگرانکننده، انتخاب میکند تا گیاهخوار شود، که پیامدهای زیادی برای زندگی او و اطرافیانش دارد. شوهر و خانواده او وسواس زیادی برای پس گرفتن مقدار کمی از کنترلی که او سعی داشت برای خودش بدزدد، می شود.
گیاهخواری در کتاب گیاهخواری که توسط نویسنده برنده جایزه نوبل، هان کانگ، نوشته شده، تبدیل به پایه استقلال، کنترل و اراده آزاد می شود. کاتالوگ A24 مملو از فیلمهایی است که مبارزات هویت و قدرت را بررسی میکنند، از فیلم با احساس خوشبختی بانوی پرنده گرفته تا فیلم مردانه الکس گارلند که احساس خوبی ندارند. در حالی که The Vegetarian در سال 2009 در یک فیلم سینمایی کره ای اقتباس شد، هنوز چیزهای بیشتری از این کلاسیک پیچیده وجود دارد.
3
«از آخرین باری که صحبت کردیم اوضاع بدتر شده است» (2021)
نوشته اریک لاروکا
وقتی زوئی تبلیغی برای پوستکن سیب عتیقه در یک انجمن گفتگوی آنلاین میبیند، میداند که باید آن کالا را داشته باشد. اوایل دهه 2000 است و اتاق های گفتگو پناهگاهی محبوب برای افراد منزوی و تنها هستند. پوستر آگهی، اگنس، به Zoe پاسخ میدهد و این زوج مرتب شروع به چت میکنند. دوستی آنها به سرعت به چیزی عاشقانه تر و سپس به چیزی بسیار تاریک تر تبدیل می شود. یک دینامیک غالب/تسلیم کننده ایجاد می شود و این جفت به صورت مارپیچی به سمت جلو و عقب سمی و خطرناک حرکت می کند.
از آخرین باری که صحبت کردیم همه چیز بدتر شده است برای اقتباس سبک «زندگی صفحه نمایش» مناسب است. ژانر طاقچه با تنظیم کامل در صفحه نمایش رایانه تعریف می شود. از نمونه های قابل توجه این ژانر می توان به فیلم های Searching و Unfriended اشاره کرد. این رمان از اریک لاروکا مانند فیلم های این ژانر کاملاً از طریق ایمیل و مکاتبات اتاق گفتگو بین تنها دو شخصیت کتاب روایت می شود. از زمانی که ما آخرین صحبت کردیم همه چیز بدتر شده است بحث برانگیز، عجیب و عمیقا ناراحت کننده است، و تصویر تاریک کتاب از رابطه سمی لزبین باعث می شود که Love Lies Bleeding شبیه یک افسانه باشد.
2
"سرباز" (2014)
نوشته شده توسط نیک کاتر
وقت آن است که استاد پیشاهنگ تیم ریگز، سربازان پیشاهنگی خود را در سفر کمپینگ سالانه خود به جزیره کوچکی در سواحل کانادا ببرد. این سفر فرصتی برای پسران شهر کوچک است تا مهارت های خود را بیازمایند و دانش خود را در زمینه صنایع دستی در طبیعت گسترش دهند. با این حال، امسال، پیشاهنگ و نیروهایش در این جزیره کوچک تنها نیستند. یک غریبه ژولیده از طریق یک قایق کوچک به جزیره می رسد و به گروه نزدیک می شود. تیم که مطمئن نیست چه کاری باید انجام دهد، به مردی که بسیار بسیار بیمار است کمک می کند.
The Troop از Nick Cutter مرزی غیر قابل انطباق است. مملو از غم و اندوه تغییر دهنده زندگی و وحشت های روانشناختی نفرت انگیز، هر اقتباسی سینمایی از این اثر قطعاً باید برای اکران آن ضربه هایی را وارد کند، به خصوص با توجه به اینکه قهرمانان رمان همه کودکان هستند. اگرچه یک اقتباس داستانی باید بخشهای بزرگی از رمان را در کف اتاق برش ضرب المثل باقی بگذارد، اما داستان هنوز به لحاظ موضوعی تصویری غنی از درماندگی جوانی و پویایی دقیق گروهی پسران نوجوان مشکلدار است.
1
"رمز" (1991)
نوشته شده توسط Kathe Koja
نیکلاس شاعر شکست خورده و کارمند ویدئوفروشی، اتفاق زیادی در زندگی خود نمی گذراند و ناکوتا، دوست دیرینه اش، که او نیز نسبت به او احساسات دارد، توجه چندانی به او نمی کند. همه اینها زمانی تغییر می کند که نیکلاس یک حفره سیاه در انباری ساختمان آپارتمانش پیدا می کند. ناکوتا که با سوراخ و امکانات آن وسواس دارد، هر روز به آپارتمان نیکلاس می آید. او از همراهی او لذت می برد، اما نمی تواند با تاریکی کنجکاوی او ارتباط برقرار کند، زیرا او را تماشا می کند که موش ها و بازرسی ها را در سوراخ قرار می دهد تا ببیند چه اتفاقی می افتد. به تدریج، نیکلاس شروع به احساس ارتباط با سوراخ می کند و شروع به تسلط بر افکار او می کند.
خشن، کثیف و وجودی، The Cipher همانقدر ناخوشایند است که تکان دهنده است. نثر خاطره انگیز و غیر متعارف، صحنه و داستانی را ارائه می دهد که سرد، شرورانه و منحصر به فرد است. تصویر کاته کوجا از انزوا با خنجر زدن به دنیای هنر و کاوش در ماهیت معاملاتی روابط همراه است. در حالی که تعداد کمی از فیلمها یا رمانها به مقایسه با The Cipher نزدیک میشوند، عناصر ماورایی و تنهایی عمیق رمان برای دوستداران فیلمهایی مانند فانوس دریایی آشنا هستند. با شخصیتهای بسیار کم و یک دستگاه طرح مفهومی بالا، The Cipher میتواند به عنوان یک درام علمی تخیلی تاریک و تنها درباره وسواس عمل کند.