منطقه سینمایی

تازه ترین اخبار سینمای ایران و جهان

منطقه سینمایی

تازه ترین اخبار سینمای ایران و جهان

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد و بررسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


"مرد ساده لوح" (The Fall Guy) که در سال 2024 اکران شد، بازسازی فیلمی به همین نام محصول سال 1981 است. این فیلم که توسط دیوید لیچ کارگردانی شده و ستارگانی همچون رایان گاسلینگ، امیلی بلانت، آرون تیلور جانسون و وینستون دوک در آن به ایفای نقش می‌پردازند، یک فیلم اکشن کمدی پرماجرا است که به دنبال زوجی از بدلکاران حرفه‌ای است که درگیر یک توطئه‌ی پیچیده می‌شوند.
داستان:
کلت سیورز (با بازی رایان گاسلینگ) یک بدلکار کهنه‌کار است که روزهای پرفروغ خود را پشت سر گذاشته و به دنبال کارهای کم‌خطرتر می‌گردد. او در حال حاضر در یک فیلم سینمایی به عنوان بدلکار ستاره مشهور هالیوود، تام رایدر (با بازی آرون تیلور جانسون) مشغول به کار است. در یکی از صحنه‌های فیلمبرداری، رایدر به طور مرموزی ناپدید می‌شود و سیورز به عنوان مظنون اصلی دستگیر می‌شود.
از طرفی دیگر، جودی مورنو (با بازی امیلی بلانت)، کارگردان فیلم و نامزد سابق سیورز، مصمم است که فیلم را به هر قیمتی که شده تمام کند. او سیورز را متقاعد می‌کند تا رایدر را پیدا کند و در ازای آن، به او کمک می‌کند تا دوباره به دنیای بدلکاری برگردد.
سیورز و مورنو در جستجوی رایدر، با افراد خطرناکی از دنیای زیرزمینی هالیوود روبرو می‌شوند و به تدریج پرده از رازهای تاریکی که در مورد رایدر و فیلم جدیدش وجود دارد، برداشته می‌شود.
نقد:
"مرد ساده لوح" یک فیلم سرگرم‌کننده و پرهیجان است که از صحنه‌های اکشن نفس‌گیر، لحظات طنز جذاب و شیمی عالی بین بازیگرانش بهره می‌برد. گاسلینگ و بلانت در نقش‌های خود عالی هستند و به خوبی از پسِ کاراکترهای طنزآمیز و اکشن فیلم برمی‌آیند. تیلور جانسون نیز در نقش رایدر، شخصیت منفی جذاب و مرموزی را خلق کرده است.
لیچ کارگردانی ماهرانه‌ای را به نمایش می‌گذارد و به خوبی از المان‌های ژانر اکشن و کمدی استفاده می‌کند تا فیلمی سرگرم‌کننده و جذاب بسازد. صحنه‌های اکشن فیلم به خوبی طراحی و اجرا شده‌اند و هیجان و شور و نشاط زیادی به فیلم می‌بخشند.
با این حال، "مرد ساده لوح" در زمینه داستان و فیلمنامه چندان قوی ظاهر نمی‌شود. داستان فیلم تا حدی قابل پیش‌بینی است و شخصیت‌ها عمق چندانی ندارند. با این وجود، این نقاط ضعف به اندازه‌ای نیستند که از لذت تماشای فیلم بکاهند.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

یک دهه‌ی جدید به معنای سه‌گانه‌ی جدید «سیاره‌ی میمون‌ها» است.

پایان فیلم «قلمرو سیاره‌ی میمون‌ها» نوید داستان‌های بیشتری را می‌دهد و کارگردان وس بال تأیید کرده که برنامه‌هایی برای دو دنباله‌ی دیگر وجود دارد. با این سرعت، مجموعه‌ی راه‌اندازی مجدد که شامل دو سه‌گانه است، از مجموعه‌ی اصلی پنج‌فیلمه که از ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۳ ساخته شد، فراتر خواهد رفت.

به نظر می‌رسد شامپانزه‌ای به نام نوا (با بازی اوون تیگ) و انسان جوانی به نام مای (با بازی فریدا آلن) در پایان فیلم «قلمرو» برای ماجراجویی‌های بیشتری با میمون‌ها آماده‌اند - اما شاید هم در یک طرف نباشند. تا پایان فیلم «قلمرو»، نوا و مای دیدگاه‌های متضادی در مورد اینکه آیا میمون‌ها یا انسان‌ها باید گونه‌ی غالب روی زمین باشند، دارند. همچنین گروه مخفی‌ای از انسان‌های متمدن وجود دارند که با گروه دیگری در جای دیگری از جهان به لطف کلید ماهواره‌ای که مای از پناهگاه متروکه برمی‌دارد، ارتباط برقرار می‌کنند.
«قلمرو» به ریشه‌های فیلم‌های اصلی «سیاره‌ی میمون‌ها» بازمی‌گردد و پویایی قدرت انسان در برابر میمون که در سه‌گانه‌ی راه‌اندازی مجدد دیده می‌شد را وارونه می‌کند. حالا نخستی‌سانان بر جهان حکومت می‌کنند، و این انسان‌ها هستند که بی‌قدرت شده‌اند و باید برای بازپس‌گیری قدرت خود مبارزه کنند.

به نظر می‌رسد مای یکی از اعضای کلیدی این انسان‌های باهوش است که برای راه‌اندازی مجدد ماهواره‌ها و برقراری مجدد ارتباط با سایر بازماندگان متحد شده‌اند. برخلاف سه‌گانه‌ی قبلی که در هر فیلم بازیگران نقش انسان‌هایش را عوض می‌کرد و چندین سال به جلو می‌پرید، «قلمرو» نقش‌های مهمی را برای انسان‌های درخور (هومو ساپینس) معرفی می‌کند که ممکن است در قسمت‌های بعدی ادامه پیدا کنند. علاوه بر آلن، دیچن لاچمن (بازیگر سریال‌های «severance» و «دنیای ژوراسیک: قلمرو») نیز در پایان فیلم نقش انسانی را بازی می‌کند که ماهواره‌ها را کنترل می‌کند و راه را برای حضور دوباره‌ی او در دنباله‌ی احتمالی هموار می‌کند.
تهیه‌کنندگان آماندا سیلور و ریک جافا در مصاحبه‌ای با ورایتی برنامه‌های سه‌گانه‌ی جدید را مطرح کرده‌اند.

سیلور گفت: «همیشه این سوال از فیلم اصلی وجود داشته است: آیا میمون و انسان می‌توانند در کنار هم زندگی کنند؟ آیا روی کره‌ی زمین برای بیش از یک گونه‌ی باهوش جا وجود دارد؟»

جافا اضافه کرد: «و این سوال در تمام فیلم‌ها تا «قلمرو» ادامه دارد. [و] ما دیدیم که اگر آن را به درستی پیش ببریم، حداقل سه فیلم ساخته خواهد شد.»

بال پیش‌تر به گیمزردار گفته بود که دوست دارد فیلم‌های بعدی زمینه‌ساز و مقدمه‌ای برای فیلم اصلی «سیاره‌ی میمون‌ها» محصول ۱۹۶۸ باشد.
«فکر می‌کنم هنوز سال‌های زیادی در بین وقایع فیلم ما و زمانی که واقعیتِ شخصیت چارلتون هستون [فضانوردی که در فیلم اصلی با سیاره‌ی میمون‌ها برخورد می‌کند] اتفاق می‌افتد، وجود دارد، زمانی که یک سفینه‌ی فضایی از آسمان به سیاره‌ای پر از میمون سقوط می‌کند.» او گفت: «ارتباط بین تمام این فیلم‌ها همیشه کمی سست بوده است، آن‌ها شبیه‌ی دیگر فرنچایزهایی نیستند که سنگی و نوشته‌شده هستند و نمی‌توانید آن‌ها را نقض کنید – [ارتباط بین فیلم‌ها] همیشه کمی سست بوده است. به نظر من، اگر انتخاب با ما بود، ما به عقب بر نمی‌گشتیم و نسخه‌ی ۱۹۶۸ را بازسازی نمی‌کردیم، بلکه [داستان خود را] تا رسیدن به آن نقطه ادامه می‌دادیم و بعد از آن شروع دوباره می‌شد، فقط باید برگردیم و نسخه‌ی ۱۹۶۸ و کل فرنچایز را تماشا کنیم.»

و شرور احتمالی فیلم بعدی «سیاره‌ی میمون‌ها» چه کسی خواهد بود؟ به نظر می‌رسد فرمانروای مستبد، پروکسیموس سزار (با بازی کوین دوراند) در پایان فیلم «قلمرو» به مرگ آبی دچار می‌شود، اما آیا کسی واقعاً می‌تواند مطمئن باشد؟ بدون اینکه جسد او را ببینیم، هر اتفاقی ممکن است بیفتد – و پروکسیموس قطعاً می‌خواهد به خاطر نابودی قبیله‌اش از نوا و مای انتقام بگیرد.

  • رضا احدی