کشتی یک نما است. این بدان معنا نیست که بد است، ذاتاً یک شکل هنری کمتر است، یا اینکه شرکت کنندگان تلاش زیادی برای آن مسابقات انجام نمی دهند. فقط این است که کشتی، مانند سرگرمی های زیاد، دود و آینه زیاد است. آنچه در رینگ خود به خود به نظر می رسد اغلب از قبل به شدت تمرین می شود. دشمنان در ملاء عام می توانند بهترین دوستان در رختکن باشند. با توجه به اینکه خانواده فون اریش (سوژههای اصلی فیلم جدید شان دورکین، پنجه آهنین) تا این حد در دنیای کشتی جا افتادهاند، جای تعجب نیست که تمام روابط آنها یک بالماسکه بزرگ باشد. در رینگ آنها ماشین های کشتی غیرقابل توقف بودند. در زندگی خصوصی خود، آنها از پویایی سمی خانواده و رویکردهای مضر به مردانگی رنج می بردند.
کشتی ممکن است یک نما باشد، اما این بدان معنا نیست که مشت ها و کبودی هایی که در رینگ می گیرید آسیبی به شما وارد نمی کند. به همین ترتیب، تمام آن پنهان کردن احساسات و خواستههای واقعی پیامدهای بسیار واقعی بر اعضای مختلف خانواده فون اریش، بهویژه پسران این خانواده که انتظار میرفت همگی اسطورههای کشتی باشند، داشت. ترسیم دورکین از این پویایی صخرهای خانوادگی هم از اشتیاق آشکار او به خانواده و هم از تجربهاش در کار با فیلمهایی مانند مارتا مارسی می مارلن و آشیانه که پویاییهای مشابهی را به تصویر میکشند، بسیار سود میبرد. حتی اگر روند گاهی اوقات در قلمروی آشنای فیلم زندگینامهای قرار میگیرد، دورکین حسی از واقعیت عاطفی را به پنجه آهنین تزریق میکند که تضمین میکند که این فیلم پر از ابهام است.
«پنجه آهنین» درباره چیست؟
یکی از بزرگترین نامها در دنیای کشتی، خانواده فون اریش ساکن تگزاس بود. برادران کوین (زک افرون)، کری (جرمی آلن وایت) و دیوید (هریس دیکینسون) به رهبری پدر فریتز فون اریش (هولت مککالانی) و مادر دوریس فون اریش (مائورا تیرنی) به هدایت خانواده در کتابهای تاریخ کمک کردند. به کشتی آمد در همین حال، پسر کوچکتر مایک (استنلی سیمونز)، به جاه طلبی های موسیقی فراتر از رینگ توجه دارد. اگرچه فون اریشها نامهای معروفی بودند، اما با این ایده که نوعی «نفرین» افسانهای بر سرشان باقی مانده بود، زندگی میکردند. نیروهای فراطبیعی از پیش تعیین شده کمتر مقصر مشکلات خانواده هستند تا شیوه فرزندپروری توهین آمیز فریتز، که با پسرانش مانند اشیایی رفتار می کند که قرار است شکوه خانواده را تضمین کنند تا انسان های واقعی. غرق شدن در آن مردانگی پویا و سمی نمی تواند فقط به اوقات خوب ابدی منجر شود. به زودی، فون اریش ها خود را گرفتار آشفتگی های بی پایانی می یابند که ویرانگرتر از هر ضربه ای در رینگ هستند.
فیلمنامه دورکین تلاش میکند تا زمینههای زیادی را در پنجه آهنی پوشش دهد، نه تنها از نظر سالها، بلکه از نظر تعداد شخصیتها. ناگزیر، تسلیم نقص کلاسیک زندگینامهای میشود که گاه احساس میکند همه انگیزههای روایی و بصری به اراده جامعیت تاریخی خم میشوند. برخی از رویدادهای کلیدی که باید به دلیل موادی که این فیلمنامه باید در آن گنجانده شده باشد، می تواند نسیم لرزه ای باشد. از همه ناامیدکننده، لیلی جیمز در نقش پم ادکیسون (همسر نهایی کوین فون اریش) به رغم وجود کهن الگوی استاندارد "همسر بیوگرافی" در اطراف است. این مجری جذابیت های زیادی را به نقش می آورد. کشتی اغلب بسیار سرگرم کننده است به دلیل پیچش های غیرمنتظره در انتظارات. در مقابل، ضعیف ترین عنصر پنجه آهنی این است که چقدر با قالب یک فیلم بیوگرافی استاندارد مطابقت دارد.
"پنجه آهنی" شادی های روزمره را با تروما دستکاری می کند
در حالی که فیلمنامه دورکین با تحقق گسترده ترین جاه طلبی های خود دست و پنجه نرم می کند، در ساختار خود کاملا قانع کننده است. به طور خاص، پنجه آهنین فیلمی است که خود را به دو نیمه تقسیم می کند. در نیمه اول، دوربین روی پسران فون اریش که فقط انسان هستند، می ماند. آنها روی قایقهای رودخانهای نزدیک آبجو مینوشند، مایک را در تمرین گروهش تشویق میکنند، و از طریق خواندن خطوط در آگهیهای تبلیغاتی سرگردان میشوند. در روشی که آنها در این امتدادهای اولیه قاب بندی شده اند، حس طبیعت گرایی به جای هیژوگرافی وجود دارد. به آنها اجازه داده می شود که به عنوان انسان های کاملاً بعدی با نقص ها، شادی ها و همه چیز در این میان، فراتر از تراژدی هایی که میراث آنها را در دنیای واقعی تعریف می کند، وجود داشته باشند. همچنین در آن سکانسهای بیپروا، رابطهای باورنکردنی و عجیب و غریب وجود دارد که بازیگران دیکسون، افرون و سایمونز دارند. این نوع پویایی به فروش این ایده کمک می کند که این افراد برادرانی هستند که دهه ها یکدیگر را می شناسند. با این حال، دورکین به لطف حضور پررنگ فریتز فون اریش، کیفیتی بی سر و صدا تلخ و شیرین را حتی به پیروزمندانه ترین تجربه ها تزریق می کند. نگرش و تأثیر مستمر او بر رفتار این کشتی گیران نشان می دهد که این آرامش دوام ندارد. بینندگان آگاه هستند که شادی هایی که ما شاهد آن هستیم موقتی است تا دائمی.
این مسیر روایی تضمین میکند که نیمه دوم، که بر مجموعهای از تراژدیهای مارپیچی که خانواده فون اریش را گرفتار کرده است، مانند یک تن آجر برخورد میکند. تاکتیکهای فرزندپروری فریتز باعث میشود که ایده وحشتناکی که برای این افراد اتفاق میافتد به دور از شوک باشد. با این حال، تماشای شخصیتهایی که از دیدن آنها لذت بردهایم، در حال عبور از شادیهای کوچک زندگی روزمره که با غم و اندوه غیرقابل درک دست و پنجه نرم میکنند، هنوز هم بسیار دلخراش است. قدرت این رنج با استفاده هوشمندانه این فیلمساز از خویشتن داری در به تصویر کشیدن دلخراش ترین لحظات زندگی این پسران فون اریش افزایش می یابد. به عنوان مثال، یک تصادف مرگبار با موتور سیکلت که کری در آن رخ می دهد، این کشتی گیر را نمی بیند که با یک ماشین برخورد کند یا از جاده خارج شود. ما فقط او را میبینیم که با سرعت در مسیر حرکت میکند و سعی میکند از مشکلات داخلی که نمیخواهد با آنها مقابله کند، پیشی بگیرد.
آن کیفیت پایین نیز به طرز جالبی در مجریان به تصویر کشیده شده است. بازیگرانی مانند افرون، وایت و دیکنسون در این زمینه بسیار جذاب هستند، زیرا باید کشتیگیرانی را با شخصیتهای عمومی باورنکردنی بزرگتر به تصویر بکشند که در تعاملات خود در پشت درهای بسته بیسروصدا با دردهای درونی خود ارتباط برقرار میکنند. آنها از عهده این کار دلهرهآور برآمدهاند، بهویژه افرون در نقشی که بازیگران دیگر میتوانستند در خواب راه بروند، تأثیرگذار است. در نقش کوین، افرون باید پوسته مردی را به تصویر بکشد که متوجه نمیشود او یک پوسته است. زندگی با پدری که هرگونه نمایش احساسات یا خودمختاری را ممنوع می کند، در کوین خلاء وجود دارد. او ظرف خواسته های پدرش است، نه یک انسان مستقل. افرون به طرز دلخراشی این ویژگی را با عبارات کاملاً واقع گرایانه به تصویر می کشد، مانند سردرگمی آرام اولیه اش در مورد اینکه ادکیسون او را برای اولین بار در جمع در آغوش گرفته است. این پیشکسوت فیلم کمدی و موزیکال تأثیر طولانی مدت آسیب های نسلی در خلأ کوین را به بینندگان یادآوری می کند، که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شاهکارهای «پنجه آهنین» ثبت می شود.
کل بازیگران صخرهای (تیرنی بهویژه هر مادهای را که به دست میآورد، از جمله یک صحنه فراموشنشدنی قبل از مراسم تشییع جنازه را خرد میکند) در یک سبک بصری که اغلب بر تکبرداشتهای طولانیتر و نماهای گستردهتر تأکید میکند، گرفته شده است. این انتخابها کیفیتی غالباً تحسینبرانگیز برای تصاویر «پنجه آهنین» ایجاد میکند، بهویژه یک مکالمه شبانه کم نور بین کری و کوین پس از یک روز به ظاهر پیروزمندانه در رینگ برای خانواده. یک پیروزی بزرگ و یک کمربند براق از دردسرهای احساسی آنها کاسته نشده است، مشکلی که به خوبی در نورپردازی دقیق و دوربین این صحنه منعکس شده است. این نوع سکانسهای بصری صمیمی، کنتراست مناسبی را با هر زمانی که دوربین در حال فیلمبرداری از فون اریش در رینگ در مقابل جمعیتی خروشان است ایجاد میکند. انرژی دیوانه کننده ای در این سکانس ها وجود دارد که مخالفت زیادی با صحنه های آرام و وحشتناک مبارزات داخلی بین این کشتی گیران ایجاد می کند. نمای حلقه نمی تواند تاریکی درون فون اریش را برای مدت طولانی دور نگه دارد. پنجه آهنین تسلیم ضربات قدرتمند استانداردهای فیلم های بیوگرافی می شود، نمی توان آن را انکار کرد. اما بینشانگیزترین ویژگیهای آن که ریشه در ناهماهنگی بین شخصیت فون اریشها و مبارزات روانی آنها دارد، تضمین میکند که تعداد زیادی از KOهای سینمایی را کسب کند.
- ۰۲/۱۰/۰۲