منطقه سینمایی

تازه ترین اخبار سینمای ایران و جهان

منطقه سینمایی

تازه ترین اخبار سینمای ایران و جهان

  • ۰
  • ۰

یک فیلم پاتوق خوب چیست؟ آیا انواع خاصی از فیلم‌های ژانر وجود دارند که ممکن است بسیار جذاب باشند، اگر در حال حاضر در وضعیت حساسی قرار داشته باشید؟ آیا برای گذراندن اوقاتی خوب باید اهل سنگ‌نوردی، ژانر، یا نوع دیگری از افراد ناسازگار اجتماعی باشید؟

سؤالات خوبی هستند، اما چگونه باید بدانم دوستان شما چه چیزی را دوست دارند یا چگونه پویایی گروه شما میزان پذیرش شما را نسبت به چیزهای عجیب و غریب یا حتی سرگرم کننده تعیین می کند؟ و حتی اگر در زندگی واقعی با هم دوست باشیم: آیا تا به حال درد دل کوچک ناشی از نادرست خواندن اتاق را تجربه نکرده اید، پس از اینکه تلاش کردید و متأسفانه نتوانستید چیزی را که دوست دارید با افرادی به اشتراک بگذارید که به هر دلیلی این کار را انجام نمی دهند. ببین چی میکنی؟ این گاهی اوقات ریسکی است که ارزش انجام آن را دارد، به خصوص اگر علاقه کمتری به تبدیل دوستان خود نسبت به ایجاد جرقه دارید.

«چراغ ها را خاموش نکن» ممکن است یک فیلم پاتوق خوبی باشد، به خصوص اگر فیلم های ترسناکی را دوست دارید که به نظر می رسد کمی سنگ هم هستند. یک فیلم متافیزیکی سبک شمارش بدن که عمدتاً در یک وسیله نقلیه تفریحی ضرب و شتم اتفاق می‌افتد، بیش از آنکه عمداً به هر جایی برود پر پیچ و خم است. این یک تعریف است، بیشتر.

ممکن است هنوز برای رسیدن به نقطه ای که از معاشرت با قهرمانان فیلم لذت می برید، تلاش کنید، گروهی اغلب آزاردهنده از رفقای نازک کشیده، که برخی از آنها یکدیگر را بیشتر از دیگران دوست دارند. آنها جوان هستند و به دلیل اینکه دوست خود شیفته خود اولیویا (کریستال لیک ایوانز) را در یک جشنواره موسیقی بزرگ همراهی می کنند، بنابراین، آنها آنقدر سر و صدا هستند و اغلب آنقدر نفرت انگیز هستند که شما هم ممکن است تعجب کنید که نویسنده چیست؟ /اندی فیکمن کارگردان علیه جوانان. اما فیلم ادامه می‌یابد، و همه چیز به طرز عجیبی شروع به یکنواخت شدن می‌کند، وقتی که RV گروه به ناچار خراب می‌شود (حدود 35 دقیقه بعد) و کسی چه می‌داند مورد حمله قرار می‌گیرد.

تا آن زمان، ممکن است از چرخاندن چشمان خود به سهامدارانی لذت ببرید که بعداً حداقل تصدیق می کنند که فقط بر اساس رفتارهای مزاحم خود چیزهای زیادی در مورد یکدیگر می دانند. باز هم، هیچ تنش عمیق یا تضاد معناداری در تجربیات زندگی وجود ندارد تا کری (بلا دلانگ)، دوست بدبین و بسیار مضطرب اولیویا را از گابی (آنا زامبرانا)، رقیب جسور کری متمایز کند. چند نوع سهام دیگر وجود دارد، و برخی از آنها به طور قابل درک جذاب تر از دیگران هستند، بسته به خلق و خو و شخصیت خودشناس شما. کریس (داریل توفا) مواد مخدر مصرف می‌کند و به وضوح خودش را احساس می‌کند، مثل زمانی که از حمام RV بیرون می‌آید و به همسفرانش هشدار می‌دهد که: «چیزی در من مرد و اوه، بیرون افتاد. **** ناخوشایند است. در مقابل، مرین جیسون (جان باسی) رواقی اما توانا، صرفاً به این دلیل که کارهایش را انجام می‌دهد، برجسته می‌شود، مانند زمانی که در مقابل یک جفت سرخپوست بداخلاق ایستاده است که گبی و دوستانش را به شدت تهدید می‌کنند.
در نهایت، مجبور نیستید این شخصیت‌های دور ریختنی را آنقدر دوست داشته باشید، و حتی به این دلیل نیست که خطر پس از خرابی که با آن مواجه می‌شوند آنقدر خوب نیست. در عوض، «چراغ‌ها را خاموش نکن» در نهایت به گمانه‌زنی‌های وحشت‌زده و نه کاملاً متفکرانه قهرمان‌های داستان می‌پردازد. چرا که واقعاً چه کسی می داند که خارج از RV او چه چیزی در انتظار است؟ گاهی اوقات شبیه اعضای گروه به نظر می رسد و فقط گاهی اوقات به عنوان یک جفت چشم قرمز شناور روی صفحه ظاهر می شود که ممکن است چراغ های جلوی ماشین باشند یا نباشند.

درعوض، پینگ‌پنگ‌های «چراغ‌ها را خاموش نکن» از یک امکان به احتمال دیگر، اغلب توسط کری از طریق گفت‌وگوی نفس‌گیر پیشنهاد می‌شود که هر اتفاقی که بعدا بیفتد، یا (اغلب) جواب می‌دهد. شاید دوستان اولیویا توسط افراد عادی غیر دوستانه ای که قبلاً با آنها برخورد کردند تحت تعقیب قرار می گیرند. یا شاید چیزی خارج از RV وجود نداشته باشد. شاید اولیویا با مهمانانش درگیر شده است تا بتواند از واکنش های وحشتناک آنها فیلم گرفته و در فضای مجازی پست کند. یا شاید ربطی به کتاب‌های مخفی صاحب RV داشته باشد. همه این گزینه‌ها معتبر به نظر می‌رسند، اما هیچ‌کدام از آن‌ها راضی نمی‌کنند، که می‌تواند نوع درستی ناامیدکننده باشد، به خصوص اگر با همراهان مستعد تماشا می‌کنید.
من فقط می‌توانم «چراغ‌ها را خاموش نکن» را خیلی توصیه کنم، بیشتر به این دلیل که شخصیت‌پردازی‌ها و دیالوگ‌ها آنقدر کلیشه‌ای و دوست‌داشتنی هستند که لذت بردن از همه پیچ‌ها و چرخش‌هایی که فیکمن («مسابقه تا کوه جادوگر») در نوک انگشتان پا می‌زند، دشوار است. گذشته در طول این تمرین ژانر ماجراجویی خود را انتخاب کنید. سپس، هر چه بیشتر به «چراغ ها را خاموش نکن» و تمرکز غیرمعمول آن بر پارانویا به عنوان یک قاتل عفونی خلقی فکر می کنم، بیشتر از اودیسه دانش آموزان فضایی فیکمن قدردانی می کنم. حداقل، از صحبت کردن در مورد فیلم یا دعوای خود لذت خواهید برد، چه با شریک زندگی خود یا دوستان ژانر دوست خود تماشا کنید. یک فیلم ترسناک به ندرت شما را تشویق می کند که اجازه دهید ذهن خود به اندازه فیکمن در اینجا پرسه بزند. سفر را با تنها رفتن هدر ندهید.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

رایان رینولدز رسماً در مورد فیلم گم شده Deadpool & Wolverine اظهار نظر کرده است. در عصر حماسه مولتی‌ورس، مارول با نقش‌آفرینی‌های اصلی فیلم‌ها بیگانه نیست. کامئوهای مارول Deadpool & Wolverine این را ثابت کردند، با دخالت TVA که منجر به ظاهر شدن گونه‌هایی از هر دو شخصیت اصلی شد. در زمان پایان فیلم Deadpool & Wolverine، برخی از فیلم‌های کوتاه شامل Elektra جنیفر گارنر، Gambit Channing Tatum، Blade از Wesley Snipes و حتی هنری Cavill در نقش ولورین بودند. در حالی که فیلم‌های چند وجهی مارول احتمالاً بالاتر از این خواهند بود، فیلم‌های کوتاه Deadpool & Wolverine در عین اینکه با مضامین داستان همخوانی داشتند، هیجان‌انگیز بودند.

با این حال، یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌های Deadpool & Wolverine از فیلم نهایی حذف شد و در نهایت توسط رایان رینولدز از طریق اینستاگرام در مورد آن اظهار نظر شد. فیلم کوتاه مورد بحث متعلق به Ryan Reynolds Wrexham A.F.C. راب مک الهنی، شریک و ستاره فیلم It's Always Sunny in Philadelphia. مک‌الهنی لحظه‌ای را در فیلم Deadpool & Wolverine فیلمبرداری کرد تا از پیش‌فرض چندوجهی فیلم و ارتباط واقعی خود بازیگر با رینولدز استفاده کند، اما از فیلم نهایی حذف شد. در نهایت، رینولدز در یک پست خنده دار در شبکه های اجتماعی به این وضعیت پرداخته است.
توضیح اینکه چرا راب مک‌الهنی از Deadpool & Wolverine & Cameo کنار گذاشته شد
از زمان اکران Deadpool & Wolverine، عناصری از فیلم کوتاه McElhenney در این فیلم فاش شده است. پست اینستاگرام رینولدز بزرگترین بینش را ارائه می دهد، و بیشتر در مورد آنچه که در ابتدا مستلزم آن بود و همچنین دلیل حذف آن از فیلم توضیح می دهد. McElhenney در فیلم به عنوان یک مامور TVA ظاهر شد، کسی که در نبرد The Void بین مقاومت Deadpool & Wolverine و نیروهای Cassandra Nova جنگید. رینولدز با بیان این که کمئوی مک‌الهنی با خورده شدن شخصیت او توسط آلیوث به پایان رسید، فاش کرد.

این بازیگر همچنین به دلیل بریده شدن صحنه اشاره کرد. رینولدز در این پست بیان می‌کند که این سکانس آنطور که در نظر داشتند کار نمی‌کند و تنها به دلیل وفاداری بازیگر به مک‌الهنی در کات باقی مانده است. با این حال، دخالت TVA بیشتر از نبرد در The Void حذف شد، با آخرین اکت Deadpool & Wolverine که فقط این دو و متحدانشان را در برابر سرسپردگان Nova نشان می‌داد. به این ترتیب، نماینده McElhenney TVA قربانی ویرایش فیلم شد، اگرچه اکران خانگی Deadpool & Wolverine احتمالاً صحنه‌ای را برای طرفدارانی که مایل به تماشای صحنه‌ای غیرقابل مشاهده هستند، در بر خواهد داشت.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

فیلم اول برقص (Dance First) یک اثر بیوگرافیک و درام است که در سال 2023 منتشر شد. این فیلم به زندگی و ذهن ساموئل بکت، نویسنده و نمایشنامه‌نویس برجسته ایرلندی می‌پردازد. بکت یکی از چهره‌های شاخص ادبیات قرن بیستم است که آثارش به دلیل سبک منحصر به فرد و پرداختن به موضوعاتی مانند پوچی، مرگ و تنهایی شناخته می‌شوند.

داستان فیلم:

فیلم اول برقص به جای روایت خطی زندگی بکت، بیشتر به درون ذهن او نفوذ می‌کند و به بررسی افکار، احساسات و خاطرات او می‌پردازد. از طریق مونولوگ‌های درونی بکت، مخاطب با جنبه‌های مختلف شخصیت او آشنا می‌شود؛ از مبارزاتش در جنگ جهانی دوم گرفته تا موفقیت‌های ادبی‌اش و روابط پیچیده‌اش با دوستان و خانواده.

ویژگی‌های برجسته فیلم:

  • بازیگری درخشان: گابریل برن در نقش ساموئل بکت، اجرایی درخشان و تحسین‌برانگیزی ارائه داده است. او با ظرافت و عمق، پیچیدگی‌های شخصیت بکت را به تصویر کشیده و مخاطب را به دنیای درونی این نویسنده‌ی بزرگ می‌برد.
  • کارگردانی هنرمندانه: جیمز مارش، کارگردان فیلم، با رویکردی هوشمندانه و هنری به داستان پرداخته است. او از طریق استفاده از تکنیک‌های بصری و صوتی، فضایی وهم‌آلود و تأمل‌برانگیز را برای فیلم خلق کرده است.
  • فیلمنامه قوی: فیلمنامه فیلم به قلم نیل فورسایت، توانسته است به خوبی به عمق شخصیت بکت نفوذ کند و ابعاد مختلف زندگی و آثار او را به تصویر بکشد.
  • مضامین عمیق: فیلم اول برقص به موضوعاتی مانند تنهایی، مرگ، معنا و هستی می‌پردازد و مخاطب را به تفکر و تأمل وا می‌دارد.

چرا باید این فیلم را دید؟

اگر به ادبیات، فلسفه و آثار ساموئل بکت علاقه‌مند هستید، این فیلم می‌تواند برای شما بسیار جذاب باشد. اول برقص، علاوه بر اینکه یک فیلم بیوگرافیک است، یک اثر هنری نیز محسوب می‌شود که به شما فرصت می‌دهد تا به درون ذهن یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم سفر کنید.

نکات قابل توجه:

  • فیلم اول برقص بیشتر یک اثر هنری و تأمل‌برانگیز است تا یک فیلم روایی با روایت خطی.
  • این فیلم برای همه مخاطبان مناسب نیست و ممکن است برخی از بینندگان آن را پیچیده و مبهم بدانند.
  • اگر با آثار ساموئل بکت آشنا نیستید، بهتر است قبل از تماشای این فیلم، برخی از آثار او را مطالعه کنید تا درک بهتری از فیلم داشته باشید.

در کل، فیلم اول برقص یک اثر ارزشمند و دیدنی است که به علاقه‌مندان به سینما و ادبیات توصیه می‌شود.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

سینما و تلویزیون، هنرهایی هستند که ما را به دورترین نقاط جهان می‌برند و تجربیات بی‌نظیری را برای ما رقم می‌زنند. یکی از عواملی که در جذابیت این آثار هنری نقش مهمی ایفا می‌کند، لوکیشن‌های آن‌ها است. لوکیشن‌های فیلم و سریال‌ها، اغلب به همان اندازه شخصیت‌ها و داستان‌ها برای مخاطبان جذاب هستند. در این مقاله، به معرفی برخی از لوکیشن‌های معروف فیلم و سریال‌های دنیا خواهیم پرداخت.

لوکیشن‌های تاریخی و باستانی

  • رومی باستان: بسیاری از فیلم‌های حماسی و تاریخی، روم باستان را به عنوان لوکیشن انتخاب کرده‌اند. کولوسئوم، فوروم روم و شهرهای باستانی ایتالیا، از جمله لوکیشن‌های محبوب برای به تصویر کشیدن عظمت و شکوه امپراتوری روم هستند.
  • یونان باستان: جزایر یونان، آکروپولیس و معابد باستانی این کشور، بارها و بارها در فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی به تصویر کشیده شده‌اند. این لوکیشن‌ها، فضایی اساطیری و حماسی به آثار می‌بخشند.
  • مصر باستان: اهرام ثلاثه، رود نیل و معابد باستانی مصر، از جمله لوکیشن‌های محبوب برای فیلم‌های ماجراجویی و تاریخی هستند. این لوکیشن‌ها، حس رمز و راز و اسرارآمیز بودن را به مخاطب منتقل می‌کنند.

لوکیشن‌های شهری مدرن

  • نیویورک: نیویورک، با آسمان‌خراش‌های بلند، خیابان‌های شلوغ و نمادهای معروفش، یکی از محبوب‌ترین لوکیشن‌های فیلم و سریال است. از فیلم‌های کمدی و عاشقانه تا تریلرهای هیجان‌انگیز، بسیاری از فیلم‌ها در این شهر فیلمبرداری شده‌اند.
  • لندن: لندن، با معماری تاریخی و مدرن، پارک‌های زیبا و خیابان‌های سنگفرش شده، لوکیشنی جذاب برای فیلم و سریال است. از فیلم‌های تاریخی تا فیلم‌های جاسوسی، بسیاری از آثار در این شهر فیلمبرداری شده‌اند.
  • پاریس: پاریس، شهر عشق، با برج ایفل، موزه لوور و خیابان‌های رمانتیکش، یکی از زیباترین لوکیشن‌های فیلم و سریال است. بسیاری از فیلم‌های عاشقانه و درام در این شهر فیلمبرداری شده‌اند.

لوکیشن‌های طبیعی

  • یلوستون: پارک ملی یلوستون، با چشمه‌های آب گرم، آتشفشان‌ها و مناظر طبیعی خیره‌کننده، لوکیشنی محبوب برای فیلم‌های ماجراجویی و وحشت است.
  • آمازون: جنگل‌های آمازون، با تنوع زیستی بی‌نظیر و طبیعت بکر، لوکیشنی ایده‌آل برای فیلم‌های ماجراجویی و اکشن است.
  • آفریقا: سافاری در آفریقا، حیات وحش متنوع و مناظر طبیعی زیبا، از جمله عناصری هستند که بسیاری از فیلم‌سازان را به این قاره جذب می‌کنند.

لوکیشن‌های خیالی

  • هوگوارتز: مدرسه جادوگری هوگوارتز، از مجموعه فیلم‌های هری پاتر، یکی از معروف‌ترین لوکیشن‌های خیالی است. این قلعه‌ی جادویی، فضایی مرموز و پر از رمز و راز را برای مخاطب تداعی می‌کند.
  • میانه زمین: سرزمین میانه، از دنیای ارباب حلقه‌ها، لوکیشنی حماسی و پر از ماجراجویی است. این سرزمین خیالی، با مناظر طبیعی زیبا و شهرهایی باستانی، فضایی جادویی و اسطوره‌ای را برای مخاطب خلق می‌کند.

تأثیر لوکیشن در فیلم و سریال

لوکیشن‌ها نه تنها به زیبایی بصری فیلم و سریال می‌افزایند، بلکه بر داستان، شخصیت‌ها و فضای کلی اثر نیز تأثیر می‌گذارند. یک لوکیشن مناسب می‌تواند به مخاطب کمک کند تا با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند و در داستان غرق شود.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

بیگانه: رومولوس

وقتی ریدلی اسکات «پرومته» و «بیگانه: پیمان» را منتشر کرد، انتقاد اصلی که علیه آن‌ها وارد شد اساساً به این خلاصه شد که آن‌ها همان نوع هیجان‌های علمی تخیلی را ارائه نکردند که «بیگانه» و «بیگانه‌ها»، دو تا از این فیلم‌ها. محبوب ترین فیلم های تمام دوران هرکسی که از آن فیلم‌ها بدش می‌آید، زیرا آن‌ها فلسفه زیادی دارند و تف بیگانه اسیدی کافی ندارند، با فیلم «بیگانه: رومولوس» فده آلوارز راضی می‌شوند، فیلمی با تعداد زیادی تماس برای کل مجموعه (حتی هم فیلم «بیگانه ۳» فینچر و هم فیلم ویلیام گیبسون. فیلمنامه تولید نشده برای آن فیلم، مانند پیش درآمدها، در اینجا پژواک دارد) که گاهی اوقات احساس می کنند وزن اضافی روی این سفینه فضایی فیلم دارند. خوشبختانه، مهارت آلوارز در سرعت و استفاده از صحنه، در کنار عشق آشکار او به این سریال، «رومولوس» را سرپا نگه می دارد. سرگرم کننده، پرتنش و لزج است. همچنین آنقدر جاه طلبانه نیست که برخی از فیلم های این مجموعه شکست خورده اند. ما نمی توانیم همه چیز را داشته باشیم.
یک حس قطعی وجود دارد که آلوارز به اصول اولیه فیلم اول اسکات برمی گردد (که چیز خوبی است). یک بار دیگر، ما با خدمه ای از کارگران یقه آبی بین ستاره ای آشنا می شویم که توسط قهرمانی رهبری می شود که می دانیم مجبور خواهد شد رگه هایی از شجاعت را در وجود خود بیابد که نمی دانسته است. در این مورد، باران کارادین (کیلی اسپانی از «جنگ داخلی»)، زنی است که معتقد است به حد نصاب ساعت خود در معدنی در سیاره‌ای که هرگز آفتاب نمی‌تابد، رسیده است، اما متوجه می‌شود که تیرک دروازه‌ها جابجا شده‌اند و او تقریباً یک دهه دیگر نمی توان از آن خلاص شد. در حالی که با دوستانش برای آینده کشته شده اش سوگواری می کند، متوجه می شود که آنها نقشه ای برای حمله به ایستگاه فضایی دارند که در بالای سیاره شناور کشف کرده اند. سوار شوید، غلاف های کریو مورد نیاز برای سفر را بردارید و در یک کهکشان جدید بیدار شوید. چه چیزی می تواند اشتباه باشد؟ Weyland-Yutani همیشه پاسخ بدی به این سوال دارد.

باران در این سفر با اندی (دیوید جانسون از «راه چاودار»)، مصنوعی که هدفش مراقبت از باران مانند یک برادر است، از نزدیک همراه می‌شود، و او نیز برعکس از او مراقبت می‌کند. بسیاری از فیلم‌های «بیگانه» از اندروید برای پرسیدن برخی از خنگ‌ترین سؤالات اخلاقی خود استفاده کرده‌اند، و این مورد دوباره در اینجا در تعدادی از پیچش‌ها وجود دارد که انتخاب‌های اندی - آن‌هایی که باید با برنامه‌نویسی به‌جای احساسات انسانی هدایت شوند- را به سمت برخی سوق می‌دهد. از جالب ترین های فیلم بدون اینکه چیزی خراب شود، هدف اندی با رسیدن خدمه به ایستگاه فضایی تغییر می کند و همه متوجه می شوند که تنها نیستند. Archie Renaux، Isabela Merced، Spike Fearn، و Aileen Wu در نقش سایر مسافرانی بازی می‌کنند که می‌آموزند Facehugger راه سختی است.

با اجتناب از روایت‌های پیچیده پیش درآمدها، «رومولوس» یک طرح تقریباً جذاب و مستقیم دارد: پنج نفر و یک مصنوعی راه خود را در ایستگاه فضایی با چند ماشین کشتار واقعاً عالی پیدا می‌کنند و باید برای فرار بجنگند. این در مورد آن است. طرح نازک این امکان را به آلوارز و نویسنده همکار رودو سایاگوس می دهد تا بر ساختن جهان و صحنه های صحنه تمرکز کنند. طراحی تولید در اینجا توسط نعمان مارشال (که در «شوالیه تاریکی» و «پرستیژ» کار کرد) یکی از بهترین‌های یک فیلم علمی تخیلی بلاک باستر در مدت زمان بسیار طولانی است. مانند نسخه اصلی، این حس وجود دارد که فضایی که این شخصیت‌ها اشغال می‌کنند، یک مجموعه استریل نیست، بلکه مکانی است که قبلاً در آن زندگی کرده و مرده است. اغراق کردن اهمیت آن در فیلمی مانند این سخت است. وقتی احساس می کنیم که مردم در معرض خطر در مکان های واقعی و سه بعدی با تاریخچه خودشان هستند، می توانیم احساس کنیم که مصیبت آنها نیز واقعی است. آلوارز و تیمش صحنه‌ای خارق‌العاده را روی رومولوس و رموس، دو نیمه ایستگاه فضایی که تقریباً تمام این فیلم در آن اتفاق می‌افتد، خلق کرده‌اند. این فیلم به خوبی فیلم اول کلاستروفوبیک نیست، اما به اندازه کافی نزدیک است، و نشان می دهد که آلوارز چقدر درک می کند که چرا آن فیلم همچنان یک شاهکار است.
او همچنین می داند که چگونه یک سکانس را روی صحنه ببرد. در اینجا انتخاب یک مورد دلخواه سخت است، چه در راهروی که با ارتشی از فیس هاگرها اجرا می شود، چه سکانس های آسانسوری که به طرز خیره کننده ای ساخته شده اند، یا صحنه های پایانی دلخراشی که احتمالاً تفرقه انگیزترین جنبه این فیلم هستند. (برای من، "پیچش دیوانه"، بدون خراب شدن، در میراث سریالی قرار می گیرد که همیشه عناصر ترسناک بدن را در خود جای داده است، و ای کاش فیلم قبل از پانزده دقیقه پایانی بیشتر از این نوع نوسانات بزرگ را می گرفت. جیک رابرتز تدوینگر («جهنم یا آب بالا») در اینجا نیز کار خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهد، دقیقاً می‌داند چگونه این فیلم را برای تقویت تنش قطع کند، و گالو اولیوارس، فیلمبردار، به تصاویر گذشته این مجموعه ادای احترام می‌کند و در عین حال به فیلم عرق می‌دهد. ، پالت بصری تاریک و پیشگویی از خودش.

عملکرد همیشه یکی از جنبه های اساسی این مجموعه بوده است، چه سیگورنی ویور یا مایکل فاسبندر، و اسپانی و جانسون می درخشند. ستاره "پریسیلا" چرخشی بسیار فیزیکی ایجاد می کند و به ما امکان می دهد وحشت باران را به روش های ظریف احساس کنیم. او هرگز به هیستریونیک متوسل نمی شود و باران را مانند فردی بازی می کند که قبلاً مجبور شده است "کار را انجام دهد" و امروز دوباره این کار را انجام خواهد داد. در حالی که احتمالاً آثار اسپانی دست کم گرفته می‌شود، مردم تقریباً مطمئناً به چرخش عالی جانسون پاسخ خواهند داد، بازیگری که می‌داند چگونه از چهره رسا خود برای حداکثر تأثیر استفاده کند. باز هم، اندی قابل‌توجه‌ترین قوس را در اینجا دارد، و جانسون هر نوبت را در آن میخکوب می‌کند.

با تمام این قطعات عالی از پازل «رومولوس»، ناامیدکننده است که آلوارز و شرکت احساس می‌کردند باید به چیزی که می‌توان آن را سرویس هواداران نامید، با خطوط و تخم‌مرغ‌های عید پاک که برای فرهنگ ارجاعی اخیر ما بیش از حد محاسبه شده بود، برگردند. یک ارتباط مهم با اولین فیلمی که من آن را خراب نمی‌کنم، اما تقریباً مطمئناً تا پایان آخر هفته در رسانه‌های اجتماعی مورد تمسخر قرار خواهد گرفت، یک اشتباه محاسباتی است: کمی CGI بی‌نظیر که بیشتر شبیه یک شخصیت ساخته شده توسط هوش مصنوعی است تا هر چیز لمسی. . در فیلمی که به وضوح برای جلوه‌های عملی ارزش قائل است، تجربه یک جنبه مرکزی از آن که به وضوح متحرک است، سخت است. هیچ دلیلی برای این وجود ندارد. این کاراکتر می‌توانست متفاوت یا حداقل یک انیماترونیک بدون سطحی از درخشش CGI ارائه شود که آن را شبیه چیزی از یک فیلم مو-کاپ رابرت زمکیس می‌کند.
اولین "بیگانه" به عنوان یک فیلم خانه خالی از سکنه در فضا شناخته می شود. این یک مکان واحد با یک بیگانه به جای یک روح است. در بهترین حالت، «بیگانه: رومولوس» این را می‌فهمد، و به دنبال تکرار همه موادی است که در این فرمول آزمایش شده زمان وجود دارد. ما می‌خواهیم به اندازه شخصیت‌ها در یک خانه خالی از سکنه یا در یک سفینه فضایی به دام افتاده باشیم و بدانیم که چگونه می‌توانند از کابوس‌هایی فرار کنند که هر دقیقه بر شدت آن افزوده می‌شود. و ما بیشتر فیلم را پشت سر می گذاریم. راستش را بخواهید، از نظر کیفیت تولید درجه یک آن چنان هنری به فیلم‌های قبلی مرتبط است که فکر می‌کنم این همان چیزی است که تماس‌های آشکار را ناامیدکننده‌تر می‌کند. نیازی نیست که آنها یک فیلم «بیگانه» باشند، شاید حتی فیلمی که مردم برای تقریباً چهار دهه می‌خواستند.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

پروژه سکوت (Project Silence) یک فیلم هیجان‌انگیز و علمی تخیلی محصول سال ۲۰۲۳ کره جنوبی است که به کارگردانی تائگون کیم ساخته شده است. این فیلم که در بخش نیمه‌شب هفتاد و ششمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد، توانست توجه بسیاری از منتقدان و علاقه‌مندان به ژانر وحشت را به خود جلب کند.

داستان فیلم:

داستان فیلم در یک تونل زیرزمینی طولانی و تاریک روایت می‌شود. این تونل که برای اتصال دو جزیره ساخته شده، ناگهان با اتفاقی عجیب و مرموز روبرو می‌شود. تمامی سیستم‌های ارتباطی قطع می‌شوند و ساکنان تونل در سکوت مطلقی محصور می‌شوند. در این میان، موجودات عجیبی ظاهر می‌شوند که تهدیدی جدی برای جان انسان‌ها محسوب می‌شوند.

بازیگران:

  • لی سون کیون: در نقش یک مهندس که مسئولیت رفع مشکل را بر عهده می‌گیرد.
  • جو جی هون: در نقش یک مامور آتش‌نشانی که به دنبال نجات افراد گرفتار در تونل است.
  • کیم هی وون: در نقش یک دانشمند که تلاش می‌کند تا علت این اتفاق عجیب را کشف کند.

ویژگی‌های برجسته فیلم:

  • فضای ترسناک و نفس‌گیر: فیلم با ایجاد فضایی تاریک و وهم‌آور، حس ترس و اضطراب را در بیننده ایجاد می‌کند.
  • موجودات عجیب و مرموز: طراحی موجودات موجود در فیلم بسیار جذاب و ترسناک است.
  • بازی‌های قوی: بازیگران فیلم به خصوص لی سون کیون و جو جی هون، نقش‌آفرینی درخشانی داشته‌اند.
  • اثرگذاری صداگذاری و موسیقی: صداگذاری و موسیقی فیلم به خوبی به ایجاد فضای ترسناک کمک کرده است.

چرا باید این فیلم را تماشا کرد؟

اگر به فیلم‌های هیجان‌انگیز و علمی تخیلی علاقه دارید، پروژه سکوت می‌تواند انتخاب خوبی برای شما باشد. این فیلم با داستان جذاب، جلوه‌های ویژه چشم‌نواز و بازی‌های قوی، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را برای شما رقم خواهد زد.

موضوعات اصلی فیلم:

  • ترس از ناشناخته‌ها: فیلم به خوبی ترس از روبرو شدن با موجودات ناشناخته و نیروهای ماورایی را به تصویر می‌کشد.
  • اهمیت همکاری: شخصیت‌های فیلم برای نجات خود و دیگران مجبور به همکاری می‌شوند.
  • تاثیر فناوری بر زندگی انسان‌ها: فیلم به طور ضمنی به تاثیر فناوری بر زندگی انسان‌ها و خطراتی که ممکن است در پی داشته باشد اشاره می‌کند.

در کل، پروژه سکوت یک فیلم هیجان‌انگیز و دیدنی است که طرفداران ژانر وحشت و علمی تخیلی را راضی خواهد کرد.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

Pokemon the Movie: Secrets of the Jungle یا به فارسی پوکمون: اسرار جنگل یک فیلم انیمیشنی ماجراجویی است که در سال 2020 منتشر شد. این فیلم بیست و سومین فیلم در مجموعه فیلم‌های سینمایی پوکمون به شمار می‌رود و داستان آن در دنیای شگفت‌انگیز پوکمون‌ها روایت می‌شود.

داستان فیلم

داستان فیلم حول محور یک پسر جوان به نام ساشا و همراه همیشگی‌اش، پیکاچو، می‌چرخد. آن‌ها در سفری ماجراجویانه به یک جنگل باستانی و اسرارآمیز قدم می‌گذارند. در این جنگل، ساشا با یک زارودا به نام کوکو آشنا می‌شود که از قبیله‌ای باستانی از زاروداها است. این قبیله در هماهنگی کامل با طبیعت زندگی می‌کند و رازهای بسیاری را در خود نهفته دارد.

ساشا و کوکو در طول سفرشان با چالش‌های بسیاری روبرو می‌شوند و باید برای حفظ دوستی و محافظت از جنگل و ساکنان آن تلاش کنند. آن‌ها با موجودات افسانه‌ای روبرو می‌شوند، رازهای باستانی را کشف می‌کنند و در نهایت به درکی عمیق‌تر از معنای دوستی و اهمیت طبیعت دست می‌یابند.

نکات برجسته فیلم

  • تاکید بر طبیعت و محیط زیست: یکی از نکات برجسته این فیلم، تأکید بر اهمیت طبیعت و حفظ محیط زیست است. جنگل باستانی در این فیلم به عنوان یک موجود زنده و با ارزش معرفی می‌شود و شخصیت‌ها به اهمیت حفاظت از آن پی می‌برند.
  • داستانی احساسی: فیلم علاوه بر ماجراجویی، داستانی احساسی را نیز روایت می‌کند و به موضوعاتی مانند دوستی، وفاداری و اهمیت خانواده می‌پردازد.
  • انیمیشن زیبا و چشم‌نواز: انیمیشن فیلم بسیار زیبا و چشم‌نواز است و به خوبی توانسته دنیای شگفت‌انگیز پوکمون‌ها را به تصویر بکشد.
  • شخصیت‌پردازی قوی: شخصیت‌های فیلم به خوبی طراحی شده‌اند و هر کدام دارای ویژگی‌های منحصر به فرد خود هستند.

چرا باید این فیلم را تماشا کرد؟

  • اگر طرفدار دنیای پوکمون هستید، این فیلم یک انتخاب عالی برای شماست.
  • اگر به دنبال یک انیمیشن ماجراجویی و احساسی هستید، این فیلم می‌تواند شما را سرگرم کند.
  • اگر به موضوعات مرتبط با طبیعت و محیط زیست علاقه دارید، این فیلم می‌تواند برای شما آموزنده باشد.

در کل، پوکمون: اسرار جنگل یک فیلم جذاب و دیدنی است که برای تمام اعضای خانواده مناسب است.

کلمات کلیدی: انیمیشن پوکمون، اسرار جنگل، زارودا، کوکو، ساشا، پیکاچو، طبیعت، محیط زیست، ماجراجویی، احساسی

آیا سوالی درباره این فیلم دارید؟

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

گارسیا (García!) یک سریال اکشن، ماجراجویی، درام و علمی تخیلی اسپانیایی است که در سال 2022 منتشر شد. این سریال با ترکیب المان‌های مختلفی مانند سفر در زمان، جاسوسی و کمدی، توانسته نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.

داستان سریال:

داستان سریال در مورد یک مامور مخفی به نام گارسیا است که در دهه 1980 به دلایل نامعلومی منجمد می‌شود. او در سال 2022 بیدار می‌شود و دنیایی کاملاً متفاوت با دنیایی که او می‌شناخت را می‌بیند. گارسیا در این دنیای جدید باید با نوه خود همکاری کند تا یک تهدید بزرگ را خنثی کند و به گذشته بازگردد.

چرا سریال گارسیا محبوب است؟

  • ترکیب جذاب ژانرها: سریال گارسیا با ترکیب ژانرهای مختلف، مخاطب را غافلگیر می‌کند و لحظات هیجان‌انگیز و خنده‌داری را برای او رقم می‌زند.
  • شخصیت‌های جذاب: شخصیت گارسیا با بازی فرنسیسکو اورتیز، یک شخصیت پیچیده و جذاب است که بیننده با او همذات‌پنداری می‌کند.
  • داستان جذاب و پرکشش: داستان سریال با پیچش‌های داستانی و رویدادهای غیرمنتظره، مخاطب را تا پایان سریال کنجکاو نگه می‌دارد.
  • صحنه‌های اکشن و جلوه‌های ویژه: سریال گارسیا از نظر بصری بسیار جذاب است و صحنه‌های اکشن و جلوه‌های ویژه آن بسیار دیدنی هستند.
  • مضامین اجتماعی: سریال گارسیا علاوه بر جنبه‌های سرگرم‌کننده، به برخی از مسائل اجتماعی مانند فناوری، تغییرات اجتماعی و روابط خانوادگی نیز می‌پردازد.

بازیگران اصلی سریال:

  • فرنسیسکو اورتیز در نقش گارسیا
  • آمیلیا گوترز در نقش آلیشیا
  • مارینا گاتل در نقش کارمن
  • سیلویا آباسکال در نقش سوزانا
  • نیکو رومرو در نقش آندرس

اگر به سریال‌های اکشن، ماجراجویی و علمی تخیلی علاقه‌مند هستید، سریال گارسیا می‌تواند گزینه بسیار مناسبی برای شما باشد.

آیا می‌خواهید درباره سریال گارسیا اطلاعات بیشتری کسب کنید؟ مثلاً درباره فصل‌های بعدی یا مقایسه آن با سریال‌های مشابه؟

کلمات کلیدی: سریال گارسیا، García، سریال اسپانیایی، سفر در زمان، اکشن، ماجراجویی، علمی تخیلی، فرنسیسکو اورتیز

توجه: برای تماشای آنلاین سریال گارسیا می‌توانید به پلتفرم‌های قانونی مانند ناب مووی مراجعه کنید.

  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

استراتون یک فیلم اکشن و هیجان‌انگیز بریتانیایی است که در سال 2017 اکران شد. این فیلم بر اساس رمان پرفروش Duncan Falconer با همین نام ساخته شده و داستان یک عملیات خطرناک از سوی یک تیم کماندویی را روایت می‌کند.

داستان فیلم:

جان استراتون، یک کماندوی ویژه خدمات دریایی بریتانیا است که پس از یک ماموریت ناموفق، به دنبال انتقام و عدالت است. او و تیمش مامور می‌شوند تا یک خلافکار بین‌المللی را که مسئول حملات تروریستی متعددی است، دستگیر کنند. این ماموریت آن‌ها را به سراسر جهان می‌کشاند و درگیر درگیری‌های خونین و خطرناکی می‌شوند.

نقاط قوت فیلم:

  • صحنه‌های اکشن مهیج: فیلم استراتون پر از صحنه‌های اکشن نفس‌گیر و تعقیب و گریزهای هیجان‌انگیز است که برای علاقه‌مندان به فیلم‌های اکشن جذاب خواهد بود.
  • بازیگری قابل قبول: بازیگران فیلم، به ویژه بازیگر نقش اصلی، عملکرد قابل قبولی دارند و به خوبی شخصیت‌های خود را به تصویر می‌کشند.
  • داستانی جذاب: داستان فیلم با ریتم تند و پر از پیچ و خم پیش می‌رود و مخاطب را تا پایان فیلم درگیر خود نگه می‌دارد.

نقاط ضعف فیلم:

  • کلیشه‌های ژانر: فیلم استراتون از بسیاری از کلیشه‌های ژانر اکشن استفاده می‌کند که ممکن است برای برخی از بینندگان تکراری باشد.
  • شخصیت‌پردازی سطحی: شخصیت‌های فیلم به اندازه کافی عمق ندارند و بیشتر کلیشه‌ای هستند.

در کل:

فیلم استراتون یک فیلم اکشن سرگرم‌کننده است که برای علاقه‌مندان به این ژانر می‌تواند جذاب باشد. اگر به دنبال یک فیلم با داستان پیچیده و شخصیت‌پردازی عمیق هستید، ممکن است از این فیلم راضی نشوید. اما اگر به دنبال یک فیلم اکشن پر از صحنه‌های هیجان‌انگیز هستید، استراتون می‌تواند گزینه خوبی برای شما باشد.

اگر می‌خواهید بیشتر درباره این فیلم بدانید، می‌توانید به این موارد مراجعه کنید:

  • تریلر فیلم: در یوتیوب و سایر پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری ویدیو می‌توانید تریلر فیلم را مشاهده کنید.
  • نقدهای فیلم: در سایت‌های تخصصی فیلم می‌توانید نقدهای مختلفی درباره این فیلم بخوانید.
  • اطلاعات بیشتر: در ویکیپدیا و سایر پایگاه‌های داده فیلم می‌توانید اطلاعات کاملی درباره بازیگران، عوامل تولید و خلاصه داستان فیلم پیدا کنید.
  • رضا احدی
  • ۰
  • ۰

Snowpiercer یک سریال درام علمی تخیلی است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته جیکوبز و طراحی شده توسط بونگ جون هو (کارگردان فیلم پارازیت) ساخته شده است. این سریال ماجراجویی هیجان‌انگیزی را در قطاری بی‌نهایت طولانی روایت می‌کند که پس از یخ‌زدن زمین، تنها بازمانده بشریت را در خود جای داده است.

داستان:

در آینده‌ای دور، به دلیل یک فاجعه زیست‌محیطی، زمین به طور کامل یخ‌زده است و تمام موجودات زنده از بین رفته‌اند. تنها بازماندگان بشریت، مسافران قطاری بی‌نهایت طولانی هستند که با استفاده از یک موتور ابدی به دور زمین می‌گردند. این قطار به کلاس‌های اجتماعی مختلف تقسیم شده است و هر واگن نماد یک طبقه خاص است. مسافران واگن‌های جلویی از امکانات رفاهی و تجملاتی برخوردارند، در حالی که مسافران واگن‌های عقبی در فقر و فلاکت به سر می‌برند.

موضوعات اصلی:

  • نابرابری اجتماعی: سریال Snowpiercer به طور برجسته به موضوع نابرابری اجتماعی و تبعیض طبقاتی می‌پردازد. مسافران واگن‌های جلویی که ثروتمند و قدرتمند هستند، بر مسافران واگن‌های عقبی که فقیر و محروم هستند، حکومت می‌کنند.
  • بقا و مبارزه: در این سریال، مسافران برای بقا مجبور به مبارزه با یکدیگر و با سیستم ظالمانه قطار هستند.
  • انقلاب و عدالت: شخصیت‌های اصلی سریال تلاش می‌کنند تا به نابرابری موجود پایان دهند و یک جامعه عادلانه‌تر ایجاد کنند.
  • هوش مصنوعی و تکنولوژی: نقش هوش مصنوعی و تکنولوژی در کنترل قطار و ایجاد نظم اجتماعی، یکی دیگر از موضوعات مهم سریال است.

چرا Snowpiercer جذاب است؟

  • داستانی پیچیده و جذاب: سریال Snowpiercer با داستانی پیچیده و پر از تعلیق، بینندگان را به خود جذب می‌کند.
  • شخصیت‌های پیچیده: شخصیت‌های سریال Snowpiercer بسیار پیچیده و چند بعدی هستند و هر کدام داستانی برای گفتن دارند.
  • صحنه‌های اکشن و هیجان‌انگیز: سریال Snowpiercer پر از صحنه‌های اکشن و هیجان‌انگیز است که بینندگان را سرگرم می‌کند.
  • موضوعات اجتماعی مهم: این سریال به موضوعات اجتماعی مهمی مانند نابرابری، عدالت و بقا می‌پردازد و بیننده را به تفکر وامی‌دارد.

در کل، Snowpiercer یک سریال جذاب و تماشایی است که به موضوعات مهمی می‌پردازد و بینندگان را به سفری هیجان‌انگیز در دنیایی تاریک و پیچیده می‌برد.

  • رضا احدی